بولای مرتضی گل ما سرشتند از ازل بر جبین ما علی مولا نوشتند
هرچند نبودنت را باور نکرده ام و قلب من روزشماری می کنه برای دیدنت.
من که هیچ!! احساس میکنم از نبودنت جایی از این دنیا درد می کنه!
چقدر دنیا بی رحمانه تاخت و حتی در بودنت هم سیراب نشدم از دیدنت!
امروز اینجام!تو این شهر غریب! به دور از اون تکه سنگی که بین من و تو یادگاری مونده!
من به اون دعاهای سر نمازت بشدت محتاجم!
کاش بودی...
ته قلب آینه...
برچسب : نویسنده : afroozhamrahi67a بازدید : 108