سیستم

ساخت وبلاگ

هر نظامی که میاد مشکلات خودشو داره اگه قراره ما بر اساس نظام ها خودمون رو تغییر بدیم بایدبگم چیزی از ارزش های انسانی نمیمونه!

من تو این نظام بزرگ شدم بنابراین راحتتر میتونم از مشقت های این نظام  حرف بزنم، از بیکاریش، از پارتی بازیها، از معتاداش، از هزاران اتفاق دیگه ای که در ارگان های مختلف می افته...

یه روز به مامانم گفتم: مامان میگن زمان شاه بهتر از الان بوده، برای چی رفتین اعتراض کردین؟  گفت: مامان هر نظامی بدبختیای خودشو داره... اون موقعه هم بعضی خانا خون مردم رو کرده بودن تو شیشیه.... همین علمدار رو میشناسی که میگن چن سال یاغی بوده... میدونی ماجراش چیه؟ ... اون موقعه ها خانا رسم کرده بودند هر دختری که عروس میشد باید شب اول رو خدمت خان می بود، علمدارم تو کتش نمی رفت، همون موقعه نامزدی، کار دختر رو تموم کرده بود، خان که شب عروسی این ماجرا رو فهمیده بود... دستور داده بود علمدار رو بکشن..بعد یه پک دیگه به قلیونش زده و گفت: اون موقعه مردم سیر بودن ولی عزت نداشتن ولی حالا هم مردم گشنه ان، ادم گشنه هم عزتش رو واسه یه لقمه نون میده...

فکر میکردم این مشکل مربوط به خانای ماست تا اینکه یه روز یکی از استادا برام تعریف کرد: خاله من زن خان بود... انقلاب که شد یه روز جنازه شوهرش و پسراشو تو یه بیابون مثله شده براش اوردن... ولی ما میدونستیم کار کیه... چن سال قبلش یکی از رعیتا به خان بدهکار شد، مردم نداشتن که برگردونن...دستور داد دختر رعیت رو اوردن، خودش و پسراش دختره رو اذیت کردن و فرداش دختره رو پاپتی فرستادنش که بره خونه...

یه روز دیگه تو اداره نشسته بودیم یکی از همکارا گفت:درسته من از این نظام خوشم نمیاد اما نظام قبلیم هیچ کوفتی نبود... انقلاب که شد خیلی ها از خیلیای دیگه انتفام گرفتن...و چون طرف میدونست کجا چه غلطی کرده چیزی از خونخواهی و شکایت مطرح نمیکرد...

نظام یک کله و ما یه پیچ یا مهره ایم در این نظام... انتظار نداشته باشیم که نظام ما رو درست کنه، هر مهره ای،‌هر پیچی در جای خودش باید خوب کار کنه...یه پیچ و مهره وقتی خراب میشن کل سیستم رو از کار میندازن...سعی کنیم اون مهره خوبه باشیم که کارشو در هر سیستم و موقعیتی خوب انجام میده

ته قلب آینه...
ما را در سایت ته قلب آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afroozhamrahi67a بازدید : 94 تاريخ : يکشنبه 13 مهر 1399 ساعت: 22:56