دلم پیراهن گلدار می خواهد و لب هایی که از فرط خوشحالی هم نمی آید
دلم کمی عاشقی می خواهد
کمی شیطنت
کمی رهایی
خسته ام از حساب و کتاب های روزانه
خسته ام از ساعت های تکراری
از صدای ناتمام تیک و تاک های بی معنی
دلم پاهای کودکانه میخواد
و سنجافک های رنگی
میان شالیزارهای ناتمام
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
ته قلب آینه...
برچسب : نویسنده : afroozhamrahi67a بازدید : 153