بی خیال

ساخت وبلاگ
دیروز رفتم تو توالت وضو بگیرم ،حس کردم یه چی نشست رو سرم

سریع دستمو بردم که بکشم به سرم، یه دفعه  یه سوسک گنده افتاد اومدم فرار کنم دیدم پشت در گیرافتادم

هول شدم! شروع کردم جیغ زدن، اونم جییییییغااا !!

 طفلکی از جیغ من، هول شده بود به جای اینکه اونوری بره هی دور من پیچ میخورد

تا اینکه یه زره اونورتر رفت من پریدم بیرون

دیدم کل طبقات جمع شدن تو لابی(به حساب اینکه من موش دیدم)

شب داشتم واسه داداشم تعریف میکردم

میگه این که هیچی نیست،نیروگاه پر عقربه

بعد با کمال نامردی، دو سه تا از عقربایی که کشته بودن رو فرستاد

منم تا خود صبح هی خوابیدم هی کابوس دیدم

ساعت سه صبح براش نوشتم واقعا که!! از هول و ولای عقرب از خواب پریدم

اون موقعه هم جواب نداده

صبح برداشته رو وضعیتش زده : اصلا مهم نیست  یه شکل عقربم چسبونده آخرش

نباید الان دم دستم باشه بکشمش

 

 

ته قلب آینه...
ما را در سایت ته قلب آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afroozhamrahi67a بازدید : 125 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 1:34